سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] آن که به عیب خود نگریست ، ننگریست که عیب دیگرى چیست ، و آن که به روزى خدا خرسندى نمود ، بر آنچه از دستش رفت اندوهگین نبود ، و آن که تیغ ستم آهیخت ، خون خود بدان بریخت ، و آن که در کارها خود را به رنج انداخت ، خویشتن را هلاک ساخت ، و آن که بى‏پروا به موجها در شد غرق گردید ، و آن که به جایهاى بدنام در آمد بدنامى کشید ، و هر که پر گفت راه خطا بسیار پویید ، و آن که بسیار خطا کرد شرم او کم ، و آن که شرمش کم پارسایى‏اش اندک هم ، و آن که پارسایى‏اش اندک ، دلش مرده است ، و آن که دلش مرده است راه به دوزخ برده . و آن که به زشتیهاى مردم نگرد و آن را ناپسند انگارد سپس چنان زشتى را براى خود روا دارد نادانى است و چون و چرایى در نادانى او نیست ، و قناعت مالى است که پایان نیابد ، و آن که یاد مرگ بسیار کند ، از دنیا به اندک خشنود شود ، و آن که دانست گفتارش از کردارش به حساب آید ، جز در آنچه به کار اوست زبان نگشاید . [نهج البلاغه]

صدقه مرگ را به تاءخیر مى اندازد

ارسال‌کننده : نورا حمید سرخه در : 91/10/19 1:45 عصر

 صدقه مرگ را به تاءخیر مى اندازد

از((آقاى سید محمد رضوى )) شنیدم که فرمودند زمانى که مرض سختى عارض ‍ دائى بزرگوارشان مرحوم آقاى میرزا ابراهیم محلاتى شد، به طورى که اطبا از معالجه ایشان اظهار یاءس کردند، امر فرمودند که مرضشان را به عالم ربانى مرحوم ((حاج شیخ محمد جواد بیدآبادى )) که مورد علاقه و ارادت جناب میرزا بودند، خبر دهیم ، ما هم به اصفهان تلگراف کردیم و مرحوم بیدآبادى را از مرض سخت میرزا با خبرکردیم ، فورا جواب دادند مبلغ دویست تومان صدقه دهید تا خداوند شفا عنایت فرماید.
هرچند آن مبلغ در آن زمان زیاد بود، لکن هرطور بود فراهم آورده بین فقرا تقسیم کردیم و بلافاصله میرزا شفا یافت .
مرتبه دیگر میرزاى محلاتى به سختى مریض شدند و اطبا اظهار یاءس کردند، من ابتدا مرحوم بیدآبادى را تلگرافا با خبر کردم و با اینکه جواب تلگراف را قبول و درخواست کرده بودم ، از ایشان جوابى نرسید تا بالاخره در همان مرض ، میرزا مرحوم شدند آنگاه دانستم که سبب جواب ندادن اجل حتمى علاج ندارد
مرحوم بیدآبادى این بود که اجل حتمى میرزا رسیده و به صدقه جلوگیرى نمى شود




کلمات کلیدی :