این مهم نیست که دل تازه مسلمان شده است
این مهم نیست که دل تازه مسلمان شده است
که به عشق تو ، قمر ، قاری قرآن شده است
مثل من باغچه ی خانه هم از دوری تو
بس که غم خورده و لاغر شده ، گلدان شده است
بس که هر تکه ی آن با هوسی رفت ؛ دلم
نسخه ی دیگری از نقشه ی ایران شده است
بی شک آن شیخ که از چشم تو مَنعم می کرد
خبــر آمدنت داشت که پنهان شده است
عشق مهمان عزیزی ست که با رفتن او
نرده ی پنجره ها میله ی زندان شده است
عشق زاییده ی بلخ ست و مقیم شیــراز
چون نشد کارگر ، آواره ی تهران شده است
عــشـــق دانـشـکـــده ی تــجـــربـــه ی انــســــان هــاســت
گـر چـه چنـدی سـت پُــر از طـفـــل دبـسـتـــان شـده اســت
هر نو آموخته در عالم خود مجنون است
روزگــاری ســت کـه دیــوانــه فــراوان شـــده اســت
ای که از کوچه ی معشوقه ی ما می گذری
بر حذر باش که این کوچه خیابان شده است
کلمات کلیدی :