ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 92/12/23 1:56 عصر
ای کاش همه انسان ها مانند یوسف پیامبر که بر نفسش غلبه کرد و به پوتیفار که مثل پدر خودش بود خیانت نکرد و جلوی پیشنهاد زلیخاه مقاومت کرد... او آلوده نشدن به گناه و خیانت به پدرخوانده اش را برتر از عیش و نوش زود گذر دانست...... نتیجه خوبش هم دید
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 92/12/23 1:52 عصر
دنیا ارزش پا کوبیدن به شکمت را نداشت، ببخش مرا مادر...
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 92/12/22 11:28 صبح
چاه مکن بهر کسی اول خودت، دوم کسی
چون کسی به دیگری بدی کند یا در مجلسی یک نفر از بدیهایی که با او شده صحبت کند مردم میگویند آنکه برای تو چاه میکند اول خودش در چاه میافتد.
در زمان حضرت محمد(ص) شخصی که دشمن این خانواده بود هر وقت که میدید مسلمانان پیشرفت میکنند و کفار به پیغمبر ایمان میآورند خیلی رنج میکشید. عاقبت نقشه کشید که پیغمبر را به خانهاش دعوت کند و به آن حضرت آسیب برساند.
به این منظور چاهی در خانهاش کند و آن را پر از خنجر و نیزه کرد آن وقت رفت نزد پیغمبر و گفت: "یا رسولالله اگر ممکن میشه یک شب به خانه من تشریف فرما بشید". حضرت قبول کرد، فرمود: "برو تدارک ببین ما زیاد هستیم". شب میهمانی که شد پیغمبر(ص) با حضرت علی(ع) و یاران دیگرش رفتند خانه آن شخص. آن شخص که روی چاه بالش و تشک انداخته بود بسیار تعارف کرد که پیغمبر روی آن بنشیند. پیغمبر بسمآلله گفت و نشست. آن شخص دید حضرت در چاه فرو نرفت خیلی ناراحت شد و تعجب کرد. بعد گفت حالا که حضرت در چاه فرو نرفت در خانه زهری دارم آن را در غذا میریزم که پیغمبر و یارانش با هم بمیرند. زهر را در غذا ریخت آورد جلو میهمانان، اما پیغمبر فرمود: "صبر کنید" و دعایی خواند و فرمود: "بسمالله بگویید و مشغول شوید" همه از آن غذا خوردند. موقعی که پذیرایی تمام شد پیغمبر و یارانش به راه افتادند که از خانه بیرون بروند. زن و شوهر با هم شمع برداشتند که پیغمبر را مشایعت کنند. بچههای آن شخص که منتظر بودند میهمانان بروند بعد غذا بخورند، وقتی دیدند پدر و مادرشان با پیغمبر از خانه بیرون رفتند پریدند توی اتاق و شروع کردند به خوردن ته بشقابها. پیغمبر که برای آنها دعا نخوانده بود همهشان مردند. وقتی که زن و شوهر از مشایعت پیغمبر و یارانش برگشتند دیدند بچههاشان مردهاند. آن شخص ناراحت شد دوید سر چاه و به تشکی که بر سر چاه انداخته بود لگدی زد و گفت: "آن زهرها که پیغمبر را نکشتند، تو چرا فرو نرفتی؟" ناگهان در چاه فرو رفت و تکهتکه شد. از آن موقع میگویند: "چاه مکن بهر کسی اول خودت، دوم کسی".
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 92/12/22 10:14 صبح
هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی
میگویند: درویشی بود که در کوچه و محله راه میرفت و میخواند: "هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی" اتفاقاً زنی مکاره این درویش را دید و خوب گوش داد که ببیند چه میگوید وقتی شعرش را شنید گفت: "من پدر این درویش را در میآورم".
زن به خانه رفت و خمیر درست کرد و یک فتیر شیرین پخت و کمی زهر هم لای فتیر ریخت و آورد و به درویش داد و رفت به خانهاش و به همسایهها گفت: "من به این درویش ثابت میکنم که هرچه کنی به خود نمیکنی".
از قضا زن یک پسر داشت که هفت سال بود گم شده بود یک دفعه پسر پیدا شد و برخورد به درویش و سلامی کرد و گفت: "من از راه دور آمدهام و گرسنهام" درویش هم همان فتیر شیرین زهری را به او داد و گفت: "زنی برای ثواب این فتیر را برای من پخته، بگیر و بخور جوان!"
پسر فتیر را خورد و حالش به هم خورد و به درویش گفت: "درویش! این چی بود که سوختم؟"
درویش فوری رفت و زن را خبر کرد. زن دواندوان آمد و دید پسر خودش است! همانطور که توی سرش میزد و شیون میکرد، گفت: "حقا که تو راست گفتی؛ هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی".
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 92/12/8 5:13 عصر
روزی پیامبر (ص) مردی را دید که پرده کعبه را گرفته و میگوید: خدایا به حرمت این خانه، گناه مرا بیامرز.
حضرت فرمود: بگو ببینم چه گناهی کرده ای؟
عرض کرد: گناه من از آن بزرگتر است که بگویم.
فرمود: گناه تو بزرگتر است یا زمین؟
گفت: گناه من.
فرمود: گناه تو بزرگتر است یا دریاها؟
گفت: گناه من.
فرمود: گناه تو اعظم تر است یا آسمان ها؟
گفت: گناه من
فرمود گناه تو اعظم است یا عرش؟
گفت: گناه من
فرمود گناه تو اعظم است یا خدا؟
گفت: خدا اعظم و اعلی و اجل است.
پس حضرت فرمود: بگو گناه خود را.
عرض کرد:
یا رسول الله من مرد صاحب ثروتم و هر فقیری رو به من می آید که از من چیزی بخواهد، گویا شعله آتشی رو به من می آورد.
حضرت فرمود: دور شو از من و مرا به آتش خود مسوزان.
قسم به آن خدایی که مرا به هدایت و کرامت برانگیخته است که اگر میان رکن و مقام بایستی و دو هزار سال نماز کنی و این قدر گریه کنی که نهرها از آب چشم تو جاری شود و درختان سیراب گردند وبمیری، لئیم باشی و خدا تورا سرنگون به جهنم می افکند
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 92/12/8 5:7 عصر
روی تو را ز چشمه نور آفریده اند
لعل تو از شراب طهور آفریده اند
خورشید هم به روشنی طلعت تو نیست
آیینه تو را ز بلور آفریده اند
پنهان مکن جمال خود از عاشقان خویش
خورشید را برای ظهور آفریده اند . . .
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 92/12/8 5:3 عصر
مزرعه ی عاشقان به بار می آید
گریه ی ما یک زمان به کار می آید
این دل پاییزیم علامت خوبی است
بعد خزان نوبت بهار می آید
پای برهنه کنار جاده نشسته ام
منتظرم یعنی آن سوار می آید؟
اهل کرم بر فقیر سخت نگیرند
مطمئنم با دلم کنار می آید
حرف بزرگان ما ،دوتا شدنی نیست
او که بگوید سر قرار می آید
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 92/11/28 11:32 صبح
آثار ذکر بر روح و روان
یکی از زیباترین جلوه های ارتباط عاشقانه با خدا و اساسی ترین راه های سیر و سلوک ، ذکر است؛ یعنی مترنّم بودن زبان و قلب انسان به اسماء حُسنای الهی و شاداب نگه داشتن گل روح در زیرباران یاد حق.
ذکرخدا، از یادبردن هستی محدود خویش در رهگذر یاد اسمای الهی است و تداوم و استمرار آن زنگار گناهان را از روی دل می زداید؛ زیرا غفلت و فراموشی حق تعالی ، ساحت دل را مکدّر می کند.ذکر خداوند آثار و ثمرات اعجاب آور و باشکوهی دارد که هریک از آنها در سازندگی روحی و اخلاقی انسان تأثیر به سزایی دارد. این آثار عبارتنداز:
1- یاد خدا نسبت به بنده
اولین اثر یاد خدا این است که خدای متعال نیز انسان را یاد می کند. «مرا یادکنید تا شمارا یادکنم ».
2- روشنی دل
خداوند؛ ذکرخویش راموجب نورانی شدن و بیداری دل ها می داند. مردن دل وافسردگی ازهولناک ترین سیه روزی هاست.
یکی از موثرترین عوامل علاج مرگ دل و احیای دوبارة آن، پناه بردن به ذکر خداست؛ ذکرحق نور است و مداومت درآن ، قلب را از تاریکی و ناامیدی و قساوت نجات می دهد.
3- آرامش قلب
به تعبیر قرآن طمأنینه و سکون قلب از جمله آثار مستقیم یاد خداست. «کسانی که ایمان آورده اند و دل هایشان به یاد خداست، بدانید تنها با یاد خدا دل ها آرام می گیرد.»
4- خشیت و ترس از خدا
از جمله آثار یاد خدا برای مومنان، خداترسی و خشیت می باشد. قرآن در این زمینه می فرماید: «تنها مومنان هستند که هرگاه یاد خدا به میان آید، دل هایشان ترسان شود».
ادامه مطلب...
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 92/11/28 11:29 صبح
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: ذکر «سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و الله اکبر» را زیاد بگوئید.چون در قیامت این اذکار با گروهی از فرشتگان و محافظ از پیش رو و پشت سر خواهند آمد. و این اذکار باقیات و صالحات می باشند.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 92/11/19 4:59 عصر
آنچه هستی هدیه ی خداوند است به تو ..آنچه میشوی هدیه تو است به خداوند پس بی نظیر باش…
کلمات کلیدی :