ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 93/4/24 6:18 عصر
رسول اکرم صلى الله علیه و آله :
إِیّاکُم و َالشُّحَّ فَإِنَّما هَلَکَ مَن کانَ قَبلَکُم بِالشُّحِّ اَمَرَهُم بِالبُخلِ فَبَخِلوا و َأَمَرَ هُم بِالقَطیعَةِ فَقَطَعوا و َأَمَرَهُم بِالفُجورِ فَفَجَروا؛
از حرص بپرهیزید که پیشینیان شما در نتیجه حرص هلاک شدند، حرص آنها را به بخل وادار کرد و بخیل شدند. به قطع رحم وادار کرد و قطع رابطه کردند با خویشاوندان. به بدى وادارشان کرد و بدکار شدند.
نهج الفصاحه ص353
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 93/4/24 6:17 عصر
امام على علیه السلام :
زِیَادَةُ الشُّکْرِ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ تَزِیدَانِ النِّعَمَ وَ تَفْسَحَانِ فِی الْأَجَل
شکرگزارى فراوان و صله رحم، نعمت ها را زیاد مى کنند و بر مُهلت زندگى مى افزایند.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص406 ، ح9304
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 93/3/31 9:42 عصر
گر ضعیفی در زمین خواهد امان غلغل افتد در سپاه آسمان
مرحوم علامه جعفری از مرد مورد وثوقی نقل می کرد:
در یکی از روزها از فرط خستگی، شبانه برای خوابیدن و استراحت به منزل آمدم. همینکه چشمانم گرم شد و در آستانه خواب عمیق قرار گرفتم خروسِ خانه به خواندن آواز درآمد و مرا بیدار کرد. بار دیگر از شدت خستگی به خواب رفتم. پس از گذشت اندک زمانی دوباره صدای آواز خروس خواب را از چشمانم ربود، و این واقعه چندین بار تکرار شد تا اینکه عصبانی و خواب آلود برخاستم و از شدت ناراحتی قصد خروج از منزل نمودم. در وسط حیاط با خروس آوازخوان مواجه شدم. در حالت خشم چنان ضربه ای بر گردن خروس وارد کردم که خروس به گوشه ای از حیاط پرتاب شد. از خانه خارج شدم و در کنار خیابان به راه افتادم تا به محل کار بازگردم. مشغول رفتن بودم که ناگهان دستی با قدرت بر پشت گردنم اصابت کرد و در جوی کنار خیابان افتادم. چون از جای برخاستم، مردی را دیدم که با حیرت از من عذرخواهی می کرد. او گفت مرا ببخشید، شما را با دوست خود اشتباه گرفتم و چون از او دلخور بودم، به گمان اینکه شما همان دوست من هستید چنین کردم. این واقعه و هزاران واقع? مشابه به ما نشان می دهد که ظلمِ ظالمان بی پاسخ نخواهد ماند.
امان خواهی و پناه جوییِ مظلومی که دستش از چاره کوتاه است و فرصت دفع ظلم و دفاع از خود را ندارد، فریاد بلندی است که طنین آن هم? جهان را پر می کند و فرشتگان را با خبر می سازد و نیروهای غیبی را به یاری آن مظلوم بسیج می کند. بی تردید آه مظلوم گریبان ظالم را خواهد گرفت و او را به هلاکت خواهد رساند. آنجا که پای انسان مظلومی در میان است که فرصت و قدرت دفاع از خود را ندارد و فریاد خواهی می کند، سپاه غیبی به یاری او بر می خیزد و داد او را از ظالم می ستاند.
منبع:ab-ojeparvaz.mihanblog.com
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 93/3/30 7:53 عصر
خدایا
شادی را فقط در یاد خودت برای ما تصویر کن.
عشق را فقط در لحظه های با توبودن برای ما تصویر کن.
زندگی را فقط در لحظه راز ونیاز با تو برای ما تصویر کن.
هرآنچه دوست داری ولایقمان است برایمان تصویر کن
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 93/3/30 7:47 عصر
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 93/3/23 10:55 صبح
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق ان شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
گفت یارب از چه خوارم کرده ای؟
بر صلیب عشق دارم کرده ای
خسته ام زین عشق دلخونم نکن
من که مجنونم تو مجنونم نکن
مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو من نیستم!
گفت ای دیوانه لیلایت منم
در رگت پنهان و پیدایت منم
سالها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی!
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 93/3/22 1:27 صبح
خودت را وقف دوست داشتن دیگران کن!
خودت را وقف آفریدن چیزی کن که به تو معنا و
هدف بدهد!!!
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 93/3/22 1:25 صبح
به دنبال خدا نگرد
او جایی است که همه شادند
و جایی است که قلب شکسته ای نمانده
در نگاه پرافتخار مادری است به فرزندش
در نگاه عاشقانه زنی است به همسرش
باید از فرصت های کوتاه زندگی جاودانگی را جست
زندگی چالشی بزرگ است
مخاطره ای عظیم
فرصت یکه و یکتای زندگی را
نباید صرف چیزهای کم بها کرد
چیزهای اندک که مرگ آن ها را از ما می گیرد
زندگی را باید صرف اموری کرد که مرگ نمی تواند آن ها را از ما بگیرد
زندگی کاروان سرایی است که شب هنگام در آن اتراق می کنیم
و سپیده دمان از آن بیرون می رویم
فقط چیزهایی اهمیت دارند
چیزهایی که وقت کوچ ما از خانه بدن با ما همراه باشند
ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 93/3/16 10:45 صبح
الهی
نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم
نه تو آنی که گدا راننوازی به نگاهی
در اگر باز نگردد
نروم باز به جایی
پشت دیوار نشینم
چو گدا بر سر راهی
کس به غیر تو نخواهم
چه بخواهی چه نخواهی
باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 93/2/21 12:43 صبح
خدا نکند انسان دل مومنی را بشکند. "آن که را هیچ به کف نیست، به دل آهی هست."
یک وقت دیدی یک دودی بلند شد، که دودمان انسان را سوزاند.
آتش سوزان نکند با سپند
آنچه کند دود دل مستمند.
باید ترسید از دل شکستن. هر قلبی که حامل محبت شاه ولایت، امیر المومنین است، حرمتش از کعبه بالاتر است.
کلمات کلیدی :