انسان های سخت و محکم
زمان های سخت هیچ گاه دوام نمی آورند اما انسان های سخت و محکم چرا
کلمات کلیدی :
کسیکه شاد و خندان است همیشه وسیله شادی و خنده را پیدا می کند.
" آرتور شوپنهاور"
اون بیرون آدم های زیادی هستند که بهت خواهند گفت :
" تـو نمـی تونی ! "
کاری که تو باید انجام بدی اینه که برگردی و بگی :
" بشیـن و تماشـا کن ! "
ثروتمندزاده اى در کنار قبر پدرش نشسته بود
و در کنار او هم فقیرزاده اى که در کنار قبر پدرش بود.
ثروتمندزاده با فقیرزاده مناظره مى کرد و مى گفت :
صندوق گور پدرم سنگى است، و نوشته روى سنگ، رنگین است .
مقبره اش از سنگ مرمر فرش شده و در میان قبر، خشت فیروزه به کار رفته است ،
ولى قبر پدر تو از مقدارى خشت خام و مشتى خاک ، درست شده ، این کجا و آن کجا؟
فقیرزاده در پاسخ گفت :
تا پدرت از زیر آن سنگهاى سنگین بجنبد، پدر من به بهشت رسیده است!
یاد دارم در غروبی سرد سرد
می گذشت از کوچه ی ما دوره گرد
داد می زد : کهنه قالی می خرم
دسته دوم جنس عالی می خرم
کاسه و ظرف سفالی می خرم
گر نداری کوزه خالی می خرم
اشک در چشمان بابا حلقه بست
عاقبت آهی کشید بغضش شکست
اول ماه است و نان در سفره نیست
ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟
بوی نان تازه هوشش برده بود
اتفاقا مادرم هم روزه بود
خواهرم بی روسری بیرون دوید
گفت اقا سفره خالی می خرید...؟
دیده ای خواهم که بشناسد خداوند جهان کوبصیری که نشان داردزیاربی نشان
به جهان خرم ازانم که جهان خرم ازاوست
" مائده های زمینی و آسمانی "
مائده ای هست آسمانی ، و مائده ای هست زمینی
که هر دو از موهبت های پروردگار جهان است
یکی چون سیب و انجیر و زیتون غذای جسم ماست
که زبان ، از شکر آن ناتوان است
چگونه می توان آن همه لطف و مهربانی و عشق و شیرینی
که در انجیر هست سپاس گفت :
بگـیــــر آیــین خورســندی ز انجیـــر
که هم طفل است و هم پستان و هم شیر
نظامی
و یکی چون شعر و حکمت و موسیقی غذای روح ماست
که از عهده شکر آن نیز نمی توان بدر آمد :
پــس غــذای عاشــقان آمــد سـماع
کـــه در او باشــد خیـــال اجتمـــاع
مولانا
خداوند منّان بر مائده های زمینی ما را منّتی ننهاد ،
اگر چه از لطف و خوبی آنها یاد کرد و دعوت
به تفکر و تدبیر در این آیات الهی فرمود .
اما بر مائده های آسمانی که به دست رسولان کریم خویش بر ما فرستاد
از لفظ منّت یاد کرد تا دریابیم عظمت و جلال آن مائده را ،
ادامه مطلب...
کلمات کلیدی :
"موجود نازنینی به نام بابا"
در داستانهای هزار و یک شب آمده است که
" مردی بود عبدالله نام که از راه صید ماهی
با درویشی و مسکنت خانواده خود را روزی می رساند.
روزی صید سنگینی به دامش افتاد،
که گمان برد ماهی بزرگ و پر برکتی است
اما وقتی دام را به ساحل آورد و باز کرد
مردی را دید به شکل و شمایل خویش که از دام بیرون آمد.
پرسید کیستی و نامت چیست؟
و در این حوالی به چه کار آمده ای
گفت من جفت و همزاد تو هستم که
در قعر دریا زندگی می کنم و نامم عبدالله است.
من عبدالله دریایی و تو عبدالله زمینی،
به دیدن تو آمده ام
و سبدی از جواهرات جانانه و
شاهانه برایت هدیه آورده ام.
عبدالله گفت قدمت مبارک، خوش آمدی و
چه خوشتر که چندی میهمان ما باشی.
او را به خانه برد و آنچه رسم مهمان دوستی بود بجا آورد
تا زمانی که عبدالله دریایی یاد وطن کرد و
نزد یاران دریایی بازگشت.
یاران دور او را گرفتند که
از عجایب و غرایب روی زمین بر ما حکایت کن
گفت عجایب بسیار دیدم اما
ادامه مطلب...
کلمات کلیدی :
امام صادق علیه السلام:
مَن زَارَ أخاهُ فِی اللهِ قالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ إیّایَ زُرتَ وَ ثَوَابُکَ عَلَیَّ وَ لَستُ أرضَی لَکَ ثَوَاباً دونَ الجَنَّة ِ.
هر که برای خدا برادرش را زیارت کند ،خدای عزوجل می فرماید: به زیارت من آمدی و پاداش تو بر عهده من است و من غیر از بهشت برای تو، به پاداش دیگری راضی نمی شوم.
کافی(ط-الاسلامیه) ج2 ، ص176
امام على علیه السلام :
عَلَیکَ بِمُداراةِ النّاسِ وَ اِکرامِ العُلَماءِ وَ الصَّفحِ عَن زَلاّتِ الخوانِ فَقَد اَدَّبَکَ سَیِّدُ الاَوَّلینَ وَ الخِرینَ بِقَولِهِ صلى الله علیه و آله : اُعفُ عَمَّن ظَـلَمَکَ وَ صِل مَن قَطَعَکَ وَ اَعطِ مَن حَرَمَکَ ؛
تو را سفارش می کنم به مداراى با مردم و احترام به علما و گذشت از لغزش برادران (دینى)؛ چرا که سرور اولین و آخرین، تو را چنین ادب آموخته و فرموده است : «گذشت کن از کسى که به تو ظلم کرده ، رابطه برقرار کن با کسى که با تو قطع رابطه کرده و عطا کن به کسى که از تو دریغ نموده است».
بحار الانوار(ط-بیروت) ج75 ، ص71